خواهر شوهر p7
ببخشید دیر شد
*خواهر شوهر
جلوی خونه ای وایساد و با عجله به طرف خونه رفت . قلبم شروع به تالاپ و تولوپ کرد .
اینجا خونه کی بود که با عجله اومد ؟
از ماشین پیاده شدم . به راننده گفتم که صبر کنه تا بیام .
پاهام توان راه رفتن و نداشتن ، به زور قدم برداشتم .
یه قدم ، دو قدم ....
رسیدم به در ورودی آپارتمان ، اینقدر آقا عجله داشت که در و باز گذاشت . در و کمی هولش دادم و داخل شدم .
نمیدونستم کدوم طبقه هست چیزی به ذهنم رسید . کسی که عجله داره و در و باز میزاره ... شاید با عجله کفششم بیرون در بیاره .
انگار انرژی گرفتم . طبقه اول خبری نبود طبقه دوم هم همین طور ، طبقه سوم ، کفش آشنا بود . این دقیقا همون کفشیه که پارسال من براش انتخاب کردم . همون روزای خوبمون .
دستای یخ زدم و بالا آوردم و روی زنگ قرار دادم .
ادامه دارد....
کپی ممنوع * ❌
پارت بعد مهمه ولی شرطم ۱۰ کامنت و ۵ لایک
ببین پارت بعد مهمه خوب دادم